لغت نامه ی من

بدون عنوان

1390/10/21 17:35
نویسنده : مهسا
399 بازدید
اشتراک گذاری

  زمانی که من درحدود ٢ سالم بود.در یکی از روز های تابستان پدرم در حیاط خانه مشغول تعمیر موتورش بود  من هم در حیاط پیش پدرم بازی می کردم بعد از بازی کردن خسته شدم ودر حیاط به تماشای کار پدرم مشغول شدم .نمی دانم چه قدر از زمان گذشته بود که چشمانم را باز کردم ودیدم در بغل مادرم هستم وهمه می خندند فهمیدم که وقتی سر پا ایستاده بودم و به تماشای کار پدرم مشغول بودم خوابم برده بود وهمسایه یمان از بالکن مرا دیده بود وبه مادرم گفته بود  مادرم هم مرا بغل کرده بود  .من که از خواب بیدار شدم دیدم همه می خندند ومن هم خندیدم واین بود ماجرای آن روز من .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فریده مامان تانیا
22 دی 90 13:22
ممنون که منو لینک کردی منم شما رو لینک کردم.
مامان بیتا
1 بهمن 90 20:59
نمایشگاه بین المللی سرگرمی کودک و نوجوان محل برگزاري : تهران – محل دائمي نمايشگاه هاي تخصصي شهرداري تهران – بزرگراه چمران - جنب بوستان گفتگو تاريخ برگزاري : 6الي10 بهمن ماه سال 90 ساعت بازيد : 10 صبح الي 19 عصر ........................................................ منتظر دیدار شما در نمايشگاه تخصصي دنياي اسباب بازي، آموزش و سرگرمي هستیم. زمان : 13 لغايت 16 بهمن ماه 1390 - ساعات بازديد : 10 لغايت 20 محل برگزاري:خيابان فاطمي، خيابان حجاب، مركز آفرينش هاي فرهنگي هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان ........................................................ جت رو..............هدیه خلاقیت